تاریخچه
در سال 1802 پتروف (V.P.Petrof) کشف کرد که اگر دو تکه زغال چوب را به قطب های باتری بزرگی وصل
کنیم و آنها را به هم تماس دهیم و سپس کمی از هم جدا کنیم شعله روشنی بین دو تکه
زغال دیده می شود. و انتهای آنها که از شدت گرما سفید شده است نور خیره کننده ای
گسیل می دارد. قوس الکتریکی هفت سال بعد دیوی (H.Davy) فیزیکدان انگلیسی این پدیده را مشاهده نمود و پیشنهاد کرد که
این پدیده به احترام ولتا قوس ولتا نامیده شود. آزمایش ساده اگر بخواهیم در یک روش
ساده ای ایجاد قوس الکتریکی را نشان دهیم باید دو تکه کربن را روی گیره قابل تنظیم
سوار نمود (بهتر است که به جای زغال چوب معمولی میله خاصی که از کربن قوس ساخته می
شود و با فشار دادن مخلوط گرافیت ، کربن سیاه و مواد چسبنده به وجود می آیند،
استفاده شود). چشمه جریان می تواند برق شهر هم باشد برای اجتناب ازاینکه در لحظه
تماس تکه های کربن مدار کوتاه ایجاد شود باید رئوستایی به طور متوالی به قوس وصل
شود. معمولا برق شهر با جریان متناوب تغذیه می شود. ولی در صورتی که جریان مستقیم
از آن عبور کند قوس پایدارتر است به طوری که یکی از الکترودها همیشه مثبت «آند)و
دیگری همواره منفی «کاتد)است.
ماهیت قوس الکتریکی در قوس الکتریکی الکترودها در اثر حرارت سفید رنگ میشود. ستونی از گاز ملتهب رسانای خوب الکتریکی بین الکترودها وجود دارد. در قوسمعمولی این ستون نوری بسیار کمتر از نور تکه های کربن سفید شده از آزمایش*های مربوطبه گرما گسیل می کنند. چون الکترود مثبت دمایش از الکترود منفی بیشتر است زود تر ازبین می رود. در نتیجه تصعید شدید کربن صورت گرفته و در آن الکترود (الکترود مثبت) فرورفتگی به وجود می آید که به دهانه مثبت معروف است و داغ ترین نقطه الکترودهاست. دمای دهانه در هوا و در فشار جو به 4000 درجه سانتیگراد می رسد. در لامپ های قوسیسازوکارهای منظم و خود کار خاصی برای نزدیک کردن تکه های کربن با سرعت یکنواخت وقتیبا سوختن از بین می روند، مورد استفاده قرار می گیرند. برای اینکه سایش و خوردگیالکترود مثبت به خاطر دمای بالایش بیشتر است،برای همین همیشه الکترود کربن مثبتکلفت تر از الکترود منفی اختیار می شود. دماهای بالا در قوس الکتریکی قوس الکتریکیمی تواند بین الکترودهای فلزی ساخته شده از آهن ، مس و غیره نیز بگیرد. در این حالتالکترودها به میزان زیادی ذوب و تبخیر می شوند و این عمل به مقدار زیادی آزمایش*هایمربوط به گرما احتیاج دارد. به این دلیل دمای مرکز الکترود فلزی معمولا کمتر ازدمای الکترود کربنی است (2000 تا 2500 درجه سانتیگراد). قوسی که بین الکترودهایکربن در گاز فشرده ای قرار می گیرد (حدود 20atm) بالا رفتن دمای مرکز مثبت تا 5900درجه سانتیگراد یعنی دما روی سطح خورشید را ممکن ساخته است. معلوم شده است که کربندر این حالت ذوب می شود. دمای باز هم بالاتری را می توان در ستونی از گاز و بخاریکه از آن تخلیه الکتریکی می گذرد، به دست آورد. بمباران شدید این گاز و بخار باالکترون ها و یون هایی که با میدان الکتریکی قوس شتاب گرفته اند دمای ستون گاز را 6000 تا 7000 درجه سانتیگراد می رساند. به این دلیل تقریبا تمام مواد شناخته شده درستون قوس الکتریکی ذوب و تبخیر می شوند. و بسیاری از واکنش های شیمیایی که دردماهای پایین انجام شدنی نیستند، با قوس الکتریکی امکان پذیر می شوند. مثلا میلههای چینی دیر گداز در شعله قوس به سهولت ذوب می شود. چگونگی ایجاد تخلیه قوسالکتریکی برای ایجاد تخلیه قوس الکتریکی به ولتاژ زیادی احتیاج نیست با ولتاژ 40 تا45 ولت بین الکترود ها می توان قوس را به وجود آورد. از طرف دیگر جریان داخل قوسزیاد است. مثلا حتی در قوس کوچک جریان به 5 آمپر می رسد، در حالیکه در قوس های بزرگکه در مقیاس صنعتی به کار می روند جریان به صدها آمپر بالغ می شود. این به این معناست که مقاومت قوس پایین است و از این رو ستون گاز تابان رسانای الکتریکی خوبی است. یونیزاسیون گاز با انرژی قوس الکتریکی یونش شدید گاز با قوس الکتریکی به آن دلیلامکان پذیر است که کاتد قوس الکتریکی تعداد زیادی الکترون گسیل می داد. این الکترونها با برخورد با گاز داخل شکاف تخلیه گازی آن را یونیزه می کنند. گسیل الکترونیشدید از کاتد از آنجا ممکن می شود که خود کاتد تا دمای بسیار بالایی گرم می شود (بسته به ماده از 2200 تا 3500). وقتی که الکترودهای قوس در ابتدا تماس داده شوندتقریباً تمام گرمای ژول که از الکترود ها می گذرد در ناحیه تماس که مقاومت بسیاردارد آزاد می شود. به این دلیل انتهای الکترودها به شدت گرم می شوند که برایگیراندن قوس به هنگام جداکردن آنها کافی است آن وقت کاتد قوس توسط جریانی که از قوسمی گذرد، در حالت التهاب می ماند. در این فرایند بمباران کاتد توسط یون هایی که بهآن برخورد می کند نقش اصلی را ایفا می کند. مشخصه جریان ولتاژ قوس الکتریکی یعنیبستگی جریان الکتریکی در قوس الکتریکی به ولتاژ بین الکترودها ، ویژگی خاصی دارد. در فلزات و الکترولیت ها جریان متناوب با ولتاژ افزایش می یابد «قانون اهم). درصورتیکه برای رسانش القایی گازها جریان ابتدا با ولتاژ زیاد می شود، سپس اشباع شدهو مستقل از ولتاژ است. بنابر این افزایش جریان در تخلیه قوسی به اندازه مقاومت درشکاف بین الکترودها و ولتاژ بین آنها منجر می شود. برای اینکه تابانی قوس پایداربماند رئوستا یا مقاومت الکتریکی قوی دیگری را باید به طور متوالی به آن بست